Wednesday, 16 December 2020

The power of a lie by Shahireh Sharif



You can find the full short story text for 'The power of a lie' on the issuu platform by clicking the following link:  

https://issuu.com/cultureword/docs/shots_202/s/11266245

Other stories in the' Shots in the Dark II' can be accessed by clicking the link below.

https://issuu.com/cultureword/docs/shots_202

خوانشی از یکی از داستان های کوتاه من: قدرت دروغ

#The_power_of_a_lie

#cultureword #short_story #book  #ebooks

#free_books

#writing


Friday, 20 November 2020

The power of a Lie

2020 a strange and unduly harsh year is about to end. We do not know what the future holds but the prospect of a healthier and happier year is a good reason to celebrate.  For those of you who would like to read, I have a gift. Using the link below you can access the recently published book by Cultureword, Shots in the Dark 2. 

The name of my story is 'The Power of a Lie' which can be read using the link below:

https://issuu.com/cultureword/docs/shots_202/s/11266245


If you are interested to read the complete book click on the link below. 

https://issuu.com/cultureword/docs/shots_202 


ENJOY 


سال 2020 میلادی سالی بس تلخ و پرمحنت را پشت سر می گذاریم. سال عوض می شود و صحبت از کشف واکسن کرونا نویدبخش است. دوست دارم که این خبر خوش را با هدیه ای شیرین تر کنم. کتاب جدید 'شلیک در تاریکی دو' مجموعه ای به زبان انگلیسی از نه داستان کوتاه است. داستان 'قدرت دروغ'  هدیه من به علاقمندان به مطالعه است برای دسترسی رایگان به داستان من به لینک زیر مراجعه نمایید

https://issuu.com/cultureword/docs/shots_202/s/11266245


کل کتاب را هم می توانید از طریق لینک زیر بخوانید

https://issuu.com/cultureword/docs/shots_202 


© All rights reserved

Friday, 13 November 2020

The Power of a Lie

 


Shots in the Dark II 
Cultureword Shots in the dark II Launch event
12th Nov 2020
See the complete video in the link below
https://www.youtube.com/watch?v=1juIW-RzzHM

جشن رونمایی کتاب شلیک در تاریکی 2 
داستان کوتاه قدرت دروغ از من (شهیره شریف) هم در این مجموعه چاپ شده

Cultureword Shots in the dark II Launch event

Thursday, 12 November 2020

Big Shots II

 


Big Shots II
Launch date 12th Nov. 2020
Live stream on youtube at 7.00pm UK time
I am one of the authors and looking forward to experiencing the unique way of launching the book.
https://www.youtube.com/user/Cultureword

نویسنده‌ی یکی از داستان‌های کوتاه با نام "قدرت دروغ" هستم. امشب در طی جشن رونمایی کتاب، مصاحبه‌ای زنده از طریق یوتیوب خواهم داشت. برنامه ساعت ۷ شب به وقت انگلستان اجرا می‌شود و زمان اجرای من بعد از ۷.۲۰ خواهد بود.

© All rights reserved

Thursday, 29 October 2020

کتاب جدید

 https://www.instagram.com/p/CG53tyspLo4/?igshid=1cp7ykpqtuv47



Hope to see some of you at the Q&A session on Friday at 12:30. The power of a lie is my short fiction to be published in the collection.:grin:
جلسه‌ی سوال و جواب در کنار دیگر نویسندگان مجموعه داستان‌های کوتاه. داستان the power of a lie قدرت دروغ در این مجموعه از نوشته‌های من هم چاپ خواهد شد.

Thursday, 15 October 2020

Despite it All

 


Working on a project with @dipactmcr. My contribution: 'Despite it All' ia combination of photography and flash fiction.
مشغول کار روی پروژه  جدید با گروه دبپکت. اسم قطعه‌ی من 'با این وجود'  که ترکیبی از عکس و داستان کوتاه هست

© All rights reserved

Wednesday, 30 September 2020

هر برگ به گونه ای پاییز را درمیابد

 


One of my writing pieces, 'Autumn touches every leaf differently' has won the first prize in a writing competition. Thanks to the organizers and the judge of the competition.

 سپاس از جناب جهانشاه جاوید و دیگر دست اندرکاران ایرون دات کام برای برگزاری مسابقه انشای ایرون  و داور این سری، خانم فاطمه زارعی برای انتخاب  هر برگ به گونه ای پاییز را درمیابد برای دسترسی به متن روی نام متن کلیک کنید

اگرچه انتخاب متن یا شیوه ی نگارش برتر سلیقه ای است و آموخته ام که نباید خیلی روی تایید یا تکفیر دیگران حساب کرد، نمیتوانم  قدرت حضور مخاطب را هم نادیده بگیرم. سخن از لذت برنده شدن و احتمال دریافت جایزه نیست. از نیرویی میگویم نهفته در خوانده شدن نوشته که چون عصایی زیر بغل زده شده برمی خیزاندت. متنی نوشته ای که خوانده شده. به همین سادگی. اگر بیان نقاط ضعف و قدرت کار از دید خوانده هم در کنارش بیاید که دیگر چه بهتر. چندی پیش متنی از بزرگ علوی خواندم. متنی کوتاه که در چاپ هفتم (1384) انتشارات نگاه در ادامه داستان چشمهایش آمده. آخر چرا خالق چشمهایش خود را کسی بخواند که می خواسته نویسنده شود ولی وسط راه درمانده! سو برداشت نشود، قصد مقایسه ی قطره و دریا نیست. میخواهم بگویم سپاس از بزرگ علوی برای چشمهایش و  سپاس از همه ی خالقان شناخته شده و گمنام آثاری که با خواندنشان به فکر فرو رفتم، لبخند زدم یا گریه کردم

© All rights reserved

Wednesday, 19 August 2020

شاهنامه نگاری

 جمعه 21 اوت ساعت 3 بعد از ظهر به وقت انگلستان (6.30 عصر به وقت ایران) خانم دکتر فرزانه فرخ فر مهمان برنامه گفتگوی اینستاگرامی دوستان شاهنامه خواهند بود. از علاقمندان دعوت می‌شود از طریق لینک زیر به ما بپیوندند.


This Friday 21st Aug at 3pm I have the pleasure of talking to Dr Farzaneh Farrokhfar through Instagram.



Tuesday, 2 June 2020

کارت صد افرین



با کارت صدآفرینی شروع می‌کنم که مرا برد به دوران دبستان و کارت‌های صدآفرین. دنیایی بود آن روزها و چه دورند اکنون.  هرچند که آن لحظه‌های لبریز از ضد و نقیض را آسان می‌شود به بهانه‌ای نو کرد و غبار از خاطره‌های بایگانی شده و تار عنکبوت بسته واستانید
سپاس ویژه از جهانشاه جاوید و دیگر دست‌اندرکاران انشای ایرون.

© All rights reserved

Sunday, 31 May 2020

پشت حصار قلعه‌ی کاغذی


نوشته‌ی زیر برای شرکت در مسابقه انشا در سایت ایرون دات کام نوشته و به اشتراک گذاشته شد. برای دسترسی به آن روی کلمه‌ی  لینک  کلیک کنید
می‌نویسم! می‌خواهم بنویسم. اما انگشتانم که همواره حریص به آغوش کشیدن قلم بودند گامی پیش نمی‌گذارند. حتی تماس گیرنده‌های حسی اندام انگشتان بر بدنه‌ی عریان روان‌نویس جز به سایشی خشک و آلوده به درد نمی‌انجامد. قلم نازاست یا تفکر من عقیم؟ نمی‌دانم. خشکی مفرط دستانم، حاصل شست و شوهای وسواس‌گونه این روزها، را در پس توده‌ای کرم موقتا پنهان و دوباره سعی می‌کنم ... اما هنوز هم هم-آغوشی انگشتان و قلم نه به زایشی می‌انجامد و نه به رامشی
شاید باید به انتظار فردا ماند. فردایی که نه سربرآوردن خورشید که طلوع آتش-بس این گدازان خاموش و فروزان، که همه به ناچار دچار آنند، نمایانگر آن خواهد بود. در رمانده شدن آرامش، ذهن بیش از پیش معامله‌گر شده و دست به داد و ستد، از قیدهای کم‌اولویت رها شده ولی در عوض حجم وسیعی از توهم و وحشت را در خم‌های خاکستری‌اش فشرده. مهلت اندیشه نیست، اگر هم باشد تفکری نیست که راه به جایی ببر‌د.
مرگ و زندگی مماس بر هم ... نه! سوار بر گرده هم می‌گذرند. مرگ همیشه در همین نزدیکی‌ها جولان  داده ولی برق زندگی به او مجال دیده شدن نمی‌داد. حال در گستردگی و لجاجت این تاریکی جز به مرگ نمی‌شود اندیشید. همچون راهی که پیش رو گسترده است ولی تا غلظت شب  بر آن گسترده می‌شود، انگار نیست می‌شود. پاتوق تفریح و گردش روزانه به پشتوانه تاریکی به ناگاه بیمناک می‌نمایاند.
طنین گام‌های قلم بر پهنه‌ی سپید کاغذ چون نجوایی بیگانه به گوش می‌آید. دقیق‌تر گوش می‌سپارم، می‌نگرمش، حریصانه می‌بلعمش و در خود فرو می‌کشانمش ولی باز هم هیچ نشانی آشنا نیست. افکار درهم و گسسته است، کلمات نسنجیده و حتی بی‌معنا و درهم ریخته. باز پریشانی موهایم به قلم سرایت کرده یا این حال دل است که چنین بی‌پروا بر صفحه فرو می‌ریزد؟
تا پذیرای درد نشسته‌ام دستم به کار نمی رود. بیکاری صریحی که احاطه‌ام کرده، چاقوی تیزی است که بی‌وقفه پوست لحظات را می‌دراند. آب! آب! جرعه‌ای آب به من خورانده شده یا نشده در دقایق سرگردان راه می‌شکافانم تا باریکه‌ای برای عبور نشئه‌ی نارس و  نیمه محو وقت‌کشی بگشاییم
وسواس توجیه شده‌ای با پشتی خمیده در لبه‌ی هشتی تحمل ایستاده و رخصت ورود می‌طلبد ... زلفی پشت در را می‌اندازم. لگام مرکبش را با دو دست می‌چسبم و تا گرمای خشمم فرصت کند تا او را در کام بگیرد و بسوزاندش، حتی اگر بسوزاندم، رهایش نمی کنم.
روزگار غریبی است. قدم سوی کوچه کشیدن پا در دهانه‌ی دوزخ نهادن است. ولی آیا هست؟ اطمینان که نه، اطاعت می‌کنم. از کشته‌های هر روز می‌گویند و از مبتلایان. سخنی ولی از رها یافتگان نیست، هست؟ ورود به این جهنم چه با جد رصد می‌شود. گدازان با نفس‌های گسسته و خش‌دار. نفس زیر آب. خفگی در خشکی.
دم به دم بیشتر نفس‌م در خود غرق می‌شود. به حیاط می‌روم. هوا پاک است. کنار گلدان عدس، عدسی که به بهانه‌ی عید سبز شد ولی در پایان مهلت شکوفایی چند هفتگی و در دوران ۱۳ روزه‌ی نمایشگری‌اش نه به آب روان که به خاک گلدان سپرده شد. آیا این خود گره گشودن که نه، گره پروراندن در قالبی سفالین نیست؟
شیون پرواز هیچ هواپیمایی هوا را نمی‌شکافاند. زمان خاموش است و آسمان نیز. لحظاتی چنین عریان در غریو سکوت، گویا و بی رودربایستی هم-کلام یا حداقل پاسخی می‌طلبند. برای رهایی از نگاه گستاخ سکوت که مرا به جدال فرامی‌خواند قلم را باز در دست می‌گیریم. خواهم نوشت یا پشت آن سنگر خواهم گرفت؟
در پناه قلم و تفکری آغشته به رویا به ناتوانی بشر فکر می‌کنم. به ناتوانی خود. چه بنویسم؟ زمان با هیبتی سنگین سریع‌تر از آنچه انتظار می‌رود می‌گذرد.  این روزها درک درستی از زمان ندارم. چه مدتی است که قلم را در میان انگشتانم می‌فشارم؟ با انگشتانم کنگره‌ی دور مجمعه‌ی مسی را که پدربزرگ خربزه‌های ترد و رسیده مشهدی را در آن قاچ می‌زد دنبال می‌کنم. سردی مس در گرمای انگشتانم محو می‌شود. دیروز و اکنون چگونه چنین تنگ و گیج در هم تنیده شده تا  تیزی لحظه‌ی غم‌آلود امروز را در خود برکشد؟
دامنه‌ی شک و سوالات بی‌جواب گسترده‌تر می شود. هراسم آیا ریشه در راههای خونباری که پیموده‌ام دارد؟
عشق از پس قلعه‌ی کاغذی که دور خود تنیده‌ام سر برمیاورد. بچه‌ها میایند و بعد یک روز کاری سخت احتیاج به خوراک دارند و آرام. می‌توانم وحشت‌م را در پای علاقه به آنها و تداوم زندگی‌شان قربانی کنم. لبخندی آژنگ از پیشانی‌ام می‌رماند. انگشتان و قلم از هم واگردانیده می‌شوند تا بیش از این درد مجال حلول در کلمات را نیابد. پریشان ولی مصمم به پا می‌خیزم، استوار و به قصد نباختن یا شاید به سودای عبور از این تنگنای تاریک و گام زدن دوباره به بازه‌ی زندگی.
گیجیم را همراه قلم و کاغذ  به اتاق می‌کشانم. افکار را موقت از سر باز می‌کنم و ترسی که در ژرفای دل بانگ برمی‌دارد را با بی‌محلی خاموش. در آشپزخانه، مشغول به پاسداشت بن مایه‌های بدیهی هستی، این همه سردرگمی را گامی واپس می زنم.

Monday, 18 May 2020

مهاجرت در شاهنامه




عنوان سخنان #دکتر_شهیره_شریف در #بزرگداشت_فردوسی در منچستر پلی‌تکنیک.
امسال در ۲۰۲۰ (دهمین بزرگداشت فردوسی) به علت #ویروس_کرونا در قرنطینه جشن بزرگداشت فردوسی را برگزار کردیم.
به امید روزهای بهتر




© All rights reserved

Friday, 24 April 2020

چکیده‌ای از شاهنامه به روایت دکتر شهیره شریف

 یکی از کارهایی که در این دوران قرنطینه و "حصر خانگی عمومی" دست گرفتم، ساختن چند پادکست هست که در واقع شکلی از کلاس‌هایی است که قبلا به عنوان چکیده‌ای از شاهنامه اجرا کرده یا در دست اجرا داشتم. این‌گونه هم از وقت خود استفاده کرده‌ام و هم برای علاقمندان فرصتی فراهم کرده‌ام تا بتوانند در کار آشنایی با شاهنامه شوند

لینک پاکدست‌ها را در زیر اضافه کرده‌ام. امیدوارم که به کار آید. چنانچه مطلبی در رابطه با پاکدست‌ها دارید، می‌توانید از طریق کامنت در پای همین پست و یا ایمیل زیر با من در میان بگدازید. پیشاپیش از توجه شما سپاسگزارم
sangrezeh@yahoo.co.uk


چکیده‌ای از شاهنامه

بزم و رزم رستم

عنوان 1) هفت خوان رستم، خوان 1، بخش اول
عنوان 1) هفت خوان رست، خوان 2 و 3،  بخش دوم 
عنوان 1) هفت خوان رستم، خوان 4 و 5 بخش سوم
عنوان 1) هفت خوان رست؛ خوان 6 و 7 بخش چهارم

عنوان 2) داستان زال، تولد زال
عنوان 2) داستان زال بخش دوم
عنوان 2) داستان زال بخش سوم

عنوان 3) تولد رستم، رستم‌زاد 

عنوان 4) داستان رستم و تهمینه و تولد سهراب
عنوان 4) رستم و سهراب، بخش 2
عنوان 4) رستم  سهراب، بخش 3
عنوان 4) رستم و سهراب، بخش 4

عنوان 5) رستم و اسفندیار بخش اول
عنوان 5) رستم و اسفندیار بخش دوم
عنوان 5) رستم و اسفندیار بخش سوم
عنوان 5) رستم و اسفندیار بخش چهارم

عنوان 6) رستم و سودابه

 عنوان 7) در باب رخش و داستان مرگ رستم


© All rights reserved

Monday, 2 March 2020

دو فیلم کوتاه من



Two of my short films (Volatile and I am an orange dot) are featured at the International Women's Day Film Festival this Saturday (7th march). It is a free event and I hope to see some of you there.

شنبه 7 مارس دو فیلم کوتاه من (سکون فرار و نقطه‌ای نارنجی) در فستیوال فیلم منچستر به نمایش گذاشته خواهد شد. شرکت در برنامه رایگان می‌باشد. نمایش فیلم‌های من برای اجرای بعدازظهر برنامه‌ریزی شده.


© All rights reserved

Monday, 3 February 2020

Whispers of Love


A #multilingual #poetry_night in the #city_of_culture, #Manchester.
Get your ticket from the link below:
https://www.eventbrite.com/e/whispers-of-love-tickets-90619498359

After all how many multilingual poetry events are happening in the city of culture? How many you are likely to come across?

Hope to see some of you tonight.

 Mon, February 3, 
2020 7:00 PM – 9:00 PM GMT 

 Centre for International Women Artists
 St Peter's House 
Oxford Road Manchester M13 9GH 

Join us for an open mic poetry event. Everyone is welcome to present a poem around the theme of "love" as you define it. In any language.  ّ
For your ticket £5 or £10 click here

 نجوای عشق، شب شعری به زبان‌های مختلف همراه با غذای سرد، چای، قهوه، نوشابه و کیک. فرصتی برای معرفی اشعار خود یا اشعار دلخواهتان به زبان فارسی. بهای بلیت پنج یا ده پوند. برای رزرو جا و تهیه بلیت روی لینک زیر کلیک کنید
https://www.eventbrite.com/e/whispers-of-love-tickets-90619498359