تا حالا همه نوشته هام پشت میز غذاخوری، روی مبل یا تخت، رو کابینت های آشپزخونه، تاب گوشه حیاط، توی استارباکس و کتابخونه های مختلف به نگارش کشیده می شد. تا اینکه بالاخره چند روز پیش به پیشنهاد جان صدیقی میز کاری رو برای خودم یه گوشه اتاق دست و پا کردم. دیروز هم اولین روزی بود که رسما پشت اون نشستم و مطلبی نوشتم. با اینکه اتاق نشیمن ما به همه چیز شبیه الا محل کار ولی وجود این میز یه جورایی به نوشتن من رسمیت میده. تو این فضای 127 در 46 سانتی خیلی از ناممکن ها مقدور میشه، هفت کشوی این میز کهربایی قد هفت اقلیم غنیه و پایه های نقره ای استوانه ایش تحمل بارغم واژه های معمول منو داره. یه میز دست دومه که از کس دیگه به من رسیده، البته برای اولین میز کار از کافی هم چند سطح بالاتره. با این حال با خودم عهد کردم هر وقت کتاب دومم به چاپ رسید یه میز کار مشتی خودم رو مهمون کنم. اینم اینجا نوشتم نه که اگه اون روز رسید میز جدید فراموش نشه، بلکه برای یادآوری این که همین میز معمولی چقدر بهم توهم مهم بودن و فرصت نوشتن میده
© All rights reserved